همه ما در طول زندگی به سراغ موسیقی های گوناگونی می رویم و با خواننده های زیادی آشنا می شویم که بعضا ترانه هایی را خواندند که گاهی زمزمه می کنیم اما بعد از مدتی نه نامی از خواننده به میان می آید و نه حتی آن ترانه را به یاد می آوریم. برخی خواننده ها هم هستند که دارای صدا و شخصیت منحصر به فردی هستند و حتی بعد از مرگشان ، هنوز در ذهن ها باقی مانده و ترانه هایشان زمزمه می شود. یکی از این خواننده ها ، مرحوم ناصر عبداللهی است که امروز در مجله اینترنتی خرید ناب بیشتر در مورد ایشان خواهیم شنید.
ناصر عبداللهی که بود
ناصر عبداللهی (۱۳۴۹ -۱۳۸۵) بهترین و مردمی ترین خواننده ایرانی پس از انقلاب بود. وی در ابتدا با ترانه ناصریا به شهرت رسید.
ناصر عبداللهی در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد. پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانهدار بود.
وی فرزند سوم خانواده بود و چهار برادر و یک خواهر دارد ، پدرش فلوت می زد و برارد بزرگترش محمد طیب هم گاهی ملودیکا می نواخت.
درمان تکلم با خوانندگی
وقتی خیلی کوچک بود به خاطر اتفاقی که جلوی چشمانش افتاد قدرت تکلم خود را از دست داد و تا دوران راهنمایی نمی توانست حرف بزند.
حتی در ادا کردن کلمات نیز مشکل داشت تا اینکه بالاخره دکتری در شیراز گفت که تنها راهی که می تواند از آن نجات پیدا کند خوانندگی است
برای همین خانواده او با خریدن یک ملودیکا ، وی را به سمت دنیای موسیقی سوق دادند.
ازدواج اول ناصر عبداللهی
به گفته نسرین خواهر ناصر عبداللهی : او از سال ۶۶ با بابک غفوری برادر فهمیه غفوری در یک گروه موسیقی آشنا شد رفت آمد ها باعث علاقه ناصر به فهمیه شد که در نهایت در سال ۶۷ با وی ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج سه فرزند بنام نوید متواد ۶۸، نازنین ۷۱ و نامی ۷۳ بود.
سال ۸۲ بود که فهیمه و ناصر به مشکل برخوردند آن ها به این نتیجه رسیدند که بهتر است که زندگی شان را جدا از هم ادامه دهند.
آغاز فعالیت هنری ناصر عبداللهی
فعالیت های هنری خود را از سال های نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد سپس سال ۷۴ با گروه صبح بخیر ایران آشنا شد و از انجا برای اجرا به تهران دعوت شد.
او سال ۷۶ به همراه همسرش به تهران رفت ولی بعد از یک سال دوباره به بندر برگشت.سال ۷۷ خانواده ناصر به بندر بازگشتند ولی در سال ۸۰ دوباره ناصر به خاطره مشکلاتی در زندگی خصوصی اش به همراه خانواده اش به تهران بازگشت.
شهرت ناصر عبداللهی
شاید بهترین آهنگ وی رو بتوان ناصریا از آلبوم دوستت دارم سال ۷۹ یاد کرد که باعث شهرت وی شد، آلبوم های هوای حوا. بوی شرجی، ماندگار، عشق از کارهای زیبای وی بود.
ازدواج دوم
ناصر در سال ۱۳۸۲ بعد چند ماه از طلاق با فاطمه فهیمی آشنا شد که بخاطر دوستی با پدر این خانوم ، خانواده او را به خوبی می شناخت.
در نهایت این وصلت انجام شد و در سال ۱۳۸۴ اولین فرزند این زوج بنام نینا به دنیا آمد و همه بچه های همسر اول نیز در کنار فاطمه و ناصر زندگی می کردند.
آلبوم های ناصر عبد اللهی
- حکم طاعت
- گَنوغ (گنوغ به گویش بندرعباسی یعنی: دیوانه)
- شاهد ناصر
- محمد جان
- در پی خدا
- صبوح القدوس
- عیدانه
- عشق است (به همراه پرویز پرستویی و محمد علی بهمنی) ۱۳۷۸
- دوستت دارم (به همراه پرویز پرستویی) ۱۳۷۹
- بوی شرجی ۱۳۸۱
- هوای حوا ۱۳۸۲
- ماندگار ۱۳۸۵
- رخصت ۱۳۹۰
بررسی آثار
بیشتر اشعار ترانههای آغازین او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفتهٔ خود وی تحتتأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود، طوریکه در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ترانههای مورد انتخاب وی در آلبوم هایش بیشتر دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی (مانند ترانههای «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوهٔ ما»)، مذهبی (مانند ترانههای «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر») و عاشقانه (مانند ترانههای «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.
شاگردان مشهور
از جمله شاگردان مشهور وی می توان به محمد علیزاده و محسن یگانه اشاره کرد و امید حاجیلی که مدت ها در گروه او بعنوان نوازنده حضور داشت
شوک به موسیقی ایران
در تاریخ سوم آذر سال ۱۳۸۵ اخبار شوکه کننده ای پیرامون ناصر عبداللهی به گوش رسید که خبر خوبی نبود و باعث شد همه مردم بهت زده به دنبال خبری برای تکذیب این ادعا پیدا کنند و این خبر این بود:
ناصر عبداللهی به کما رفت.
مرگ رازآلود ناصر عبداللهی
ناصر پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در ۳۶ سالگی در بیمارستان هاشمینژاد تهران درگذشت و در زادگاهاش بندرعباس به خاک سپرده شد. تا سالها شایعات فراوانی دربارهٔ علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هالهای از ابهام قرار دارد.
افشاگری بعد از سال ها
تا چندین سال علت دقیق فوت ناصر بصورت کاملا مشکوک گفته نمی شد در نهایت مهر ۱۳۹۳ علت دقیق فوت او گفته شد.
هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی ، بعد از یک جر و بحث مختصر با وی ، به حالت قهر به منزل پدری اش می رود ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش ، سراغش می رود. مدت ها بود که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث هایی در مورد دلایل اجرای قطعه یا فاطمه رخ داده بود و دایی های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی بودند.
ظهر همان روز ناصر که برای بازگرداندن همسرش به محله پدر همسرش می رود ، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظرش بودند و به سرکردگی دایی های همسرش و وهابی ها و افراطیون مذهبی ، مورد حمله قرار می گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش برده می شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می کند تا به سمت پدرش برود و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر میشود از پدر داستان را می پرسد و ناصر در جواب می گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست به اصرار پسر به حمام برده می شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می رود و عاقبت با مرگ ناصر همه چیز پایان می پذیرد.
کلام آخر
ناصر عبداللهی را می توان یکی از محبوب ترین خواننده های بعد از انقلاب معرفی کرد که خبر فوت او تا مدت ها باعث ناراحتی مردم شد. آثار او هنوز هم شنیده می شود و باعث به وجد آمدن مخاطبان می شود.
ناصر عبداللهی مصداق بارز این شعر است:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
و یاد و خاطره ناصر عبداللهی تا ابد همراه ما خواهد بود و از او به نیکی یاد خواهد شد. روحش شاد و یادش گرامی.